شهر نشینی، شهرگرایی و شهر سازی در دوران معاصر
(خلاصه ای از صفحات 112 الی 159 کتاب از شار تا شهر، نوشته محمود حبیبی)[1]
خلاصه کننده: رضافرزاد
ساخت و سازمان شهر و تحول آن در دولت قاجار از 1847- 1786م.
الف) دگرگونی در مفهوم دولت، دگرگونی در مفهوم شار
شکل گیری دولت متمرکز قاجار در سال 1786م. متقارن با دوره ای جدید از تاریخ جهان می باشد که این دوره با طلیعه انقلاب فرانسه(1789م.) آغاز می شود، انقلاب نورس سرمایه داری در فضایی شهری به دوران رسید و این شهرها علاوه براینکه انقلاب صنعتی را در دامن خویش پروراند چیرگی و استیلای خویش هم در محیط پیرامون و هم تا افق های دور دست گستراند. تشکیل دولت قاجار توأم با تحولات و دگرگونی ها وسیع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جهان بود که بنیه های اصیل سازمان کهن زیست و تولید در اروپا را به هم ریزند و جهانی جدید و نظمی نوین به منصه ظهور می رسد.
آغا محمد قاجار درین دوران در پی ایجاد و بینان گذاری یک دولت قاهر مرکزی مبتنی بر الگوی دولت صفویه بود که درین زمینه موفقیت های قابل ملاحظه را از آن خود کرد و توانست در نقاط دور دست، قدرت خویش را بسط دهد. اما در شروع قرن نوزدهم حضور مستقیم و همه جانبه قدرت های بزرگ پر رنگ بود که تأثیرات عمده بر اوضاع سیاسی ایران گذاشت، منجمله استعمار هند توسط بریتانیا زمینه برای مداخلات بیشتر ابرقدرت ها در ایران فراهم ساخت. ایران برای مقابله با سیاست توسعه طلبانه روسیه تزاری روابط شان را با بریتاینا نزدیک نمود، اما این تبانی ها نه تنها مثمر واقع نگردید بلکه ایران شکل نیمه مستعمره را بخود گرفت و تن به قراردادهای تحمیلی و سنگین داد. نکته دیگر که در نیمه دوم قرن نوزده بازی استعماری را حادتر می سازد کشف نفت در ایران می باشد که این کشف از یک طرف حیات سیاسی ایران را تجدید می نماید و از طرف دیگر ایران را به میدان مبارزه و ابرقدرت های حاکم قرن نوزدهم برای رسیدن به هند، چین و آب های گرم خلیج فارس تبدیل می کند. درین دوران مفهوم دولت به معنای کهن شان از بین رفته و سازمان حکومتی جدیدی بنا برخواست بیرون زا شکل می گیرد.
یکی از نشانه های بارز دولت قاجار عدم تشکیل سازمان دیوانی و عناصر دیوانی بود به همین جهت شاه هان قاجار زمین را نه به عمال دیوانی بلکه به فرزندان خویش به مثابه تیول واگذار می کردند، بهره کشی و بهره برداری شاهزادگان از منابع تولیدی باعث فروپاشی سازمان تولیدی کشور گردید و زمینه را برای یورش سرمایه داران خارجی فراهم ساخت که تبعات چون ورشکسته شدن صنایع داخلی، فروپاشی بازارهای کوچک محلی، خالی شدن خزانه دولت، وابسته گی تام و تمام سرمایه ملی به سرمایه خارجی، افزایش قرضه دولت و از همه مهمتر استحاله جامعه تولید به سوی جامعه مصرفی را در پی داشت. جمع این عوامل بر دگرگونی مفهوم شهر و فضایی شهری تأثیر می گذارند و با از بین رفتن چارچوب های کهن زیست و سازمان های تولیدی، شهر در مفهوم اروپایی آن یعنی در تقابل با روستا چهره می نماید. شهرها جایش را از مرکز ارتباط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی سیاسی با روستاها و مناطق پیرامون اش به مرکز اداری _حکومتی و تجاری بازرگانی میدهند، درزمان قارجاریان شهرهای رونق می یابند که درهایش را بر روی جریانات تجاری و مبادلاتی بین المللی گشوده باشد. چنانچه گزارشات سیاحان حاکی ازین است که بازارهای بزرگ ایران مملو از محصولات صنعتی و آثار جهان صنعتی نظیرپست، تلگراف، بانک ها و خیابان های تجاری بودند. با این همه تغییرات و دگرگونی ها علی رغم آنکه«شار» مفهوم کهن خود را رها کرده وبه«شهر» تبدیل گردیده است و علی رغم سراریز شدن سرمایه های تجاری در شهرها، این دگرگونی ها در شهرهای ایرانی همانند شهرهای صنعتی اروپایی نبوده است حتا این امر را در ریخت و ساخت کالبدی شهرهای ایرانی درین دوران مشاهده می نماییم. به عبارتی دیگر علی رغم آنکه سازمان اقتصادی کشور وابسته به سازمان اقتصادی جهانی بود ولی با آنهم سازمان فضائی آن بنابر دلایل ذیل هنوز دچار دگرگونی های عمده نشده بود:
- در دوره قاجاریان سرمایه داری تجاری نه به اثر ایجاد هسته های صنعتی بلکه بر اثر وابستگی پولی به خارج، تشکیل شده بود، به همین جهت سرمایه داران در پی ایجاد تولیدات صنعتی نبودند که باعث دگرگونی فضایی شهری شوند.
- سرمایه داری خارجی نیز در جهت ایجاد و خلق صنعت محلی گام بر نمی دارد. این سرمایه داری به کشورهای تحت سلطه نه به عنوان مرکز تولید بلکه به مثابه پهنه مصرف می نگرد و در شرایط صنعتی آن روزگاران هنوز برای گردش کالا سرمایه در کشورهای تحت سلطه، نیازی به تغییرات کالبدی و فضائی در شهر نمی باشد.
- قشر جدید اجتماعی تجار و بازرگانان که عناصر اصلی سرمایه داری تجاری در دوران قاجار را تشکیل میدهد نه از دل تقسیم کار اجتماعی بلکه از بطن اشرافیت قبیله ای، روستایی و شهر زاییده شده است. پس این قشر بر همان شیوه های کهن عمل کرده و نیاز به دگرگونی سازمان فضائی محیط کالبدی خویش نمی بیند.
- خود باختگی این قشر و وابستگی تام آن به سرمایه و قدرت خارجی باعث می شود تا از هرنوع نو اندیشی و نوآوری در زمینه های تولید و تحول سازمان اجتماعی باز ماند.
مکتب اصفهان
برای دگرگونی و استحاله مفهوم شهر لازم است تا مرور اندک به مکتب اصفهان داشته باشیم. به باور محقیقن و تاریخ دانان تا قبل از دولت قاجاریان و همچنان اوایل حکومت آنان سبک مسلط شهرسازی همان الگو مکتب اصفهان بود، مکتب اصفهان با تغییر پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان شاه عباس صفوی بنیان گذاری می شود، دولت صفوی بخاطر اینکه استیلای سیاسی، عقیدتی و فرهنگی خویش را نمایان سازد طرح ساخت شارجدید اصفهان را طی مدت 25 سال می ریزد، در واقع این نوع فضائی شهری نماد و تجسد قدرت سیاسی و فرهنگی صفویان می باشد که درین مکتب یک نوع امتزاج ظریف و دقیق از مفاهیم سیاسی و عقیدتی، دستاوردهای تاریخی و شهر آرمانی به چشم می خورد. یا به تعبیر دیگر این شهر درعین حالی که«شهرقدرت» و « شهر نمایش»بوده، «شهر آرمان» نیز است و علاوه برآنکه«شهر_بازار» و « شهر سرمایه» است، شهر دیوان هم قلمداد می گردید. این سبک که طراحی یک محور جدید و وسیع شهری با در نظرگرفتن تصویر روشن انتظام فضائی صریح در خود جا داده است برای اولین بار در سازماندهی شار ایرانی، مفهوم منطقه بندی شهری بکار می رود و این منطقه بندی شهری برای نخستین بار در شار ایرانی تمایزات اجتماعی در کل شهر را تبلور کالبدی می بخشد. در مکتب اصفهان عناصر اصلی شهر ارگ، مساجد، مدارس، بازار، میدان و محلات است، شهر دارای حصاری است که در دوران صفویه احداث گردید.
ب) دگرگونی در مفهوم شار 1896- 1847 م.
تولد سبک تهران، دگرگونی کلی مفهوم شار
در دوران قاجار و به خصوص دوران حکومت ناصرالدین شاه، با زبان، سبک و ارزشهای فضائی جدید روبرو می شویم که می توان آن را سبک تهران نام نهاد. نظفه این سبک در دوران فتح علی شاه قاجار انعقاد گردیده و با دو حادثه تاریخی یکی اقدامات اصلاح طلبانه امیرکبیر در زمینه ایجاد سازمان دیوانی جدید و باب روزگار، دومی سفرهای سلطان و اعضای هیآت حاکمه قاجار به اروپا، به مرحله بلوغ می رسد، علاوه برآن حضور معلمین و مهندسین اروپائی در مدرسه دارالفنون به عنوان اولین مدرسه عالی، بستری مناسب برای بسط و نشر فرهنگ اروپائی، شهرنشینی وشهر سازی ناشی از آن را فراهم می سازد.
در دوران ناصرالدین شاه برای اولین بار سرشماری به روش اروپایی از سوی دولت به وسیله مدرسه دارالفنون انجام می گردد و این سرشماری رشد فزاینده جمعیت شهر تهران را نشان میدهد به همین جهت شاه قاجار به صدر اعظم وقت، دستور برنامه ریزی و طراحی شهر جدید تهران را صادر می کند. تهیه نقشه دارالخلافه توسط«مسیو بُهلر» فرانسوی به فرجام می رسد. درسال 1891 دیوارهای کهن را ویران و شهر را از چهارسو گسترش می دهد، درین دوره شهر حاوی دوازده دروازه بود و عنصر جدید یعنی خط آهن نیز دروازه مستقل را به خود اختصاص داده بود.
درسبک تهران خیابان مفهوم جدید به خود می گیرد این خیابان از محل گردش، تفریح و تفرجگاه به مثابه مکان تجارت و بازرگانی تغییر می یابد. محلات نیز به عنوان جای برای تبلور تمایزات اجتماعی نقش بازی می کند نظیر محله فرا دستان، محله فرودستان، محله شمال، محله جنوب و... درحالی که محله در مکتب اصفهان محل تظاهر قومی، نژادی و مذهبی بود. عناصر جدید چون رفت و آمد وسایط نقلیه عمومی، ساخت بناهای بلند دولتی به سبک فرنگی، عمارت تلگراف خانه، برج ساعت، تماشاخانه ها، سینما، چاپخانه و... در این خیابان ها چهره می نماید. ظهور تجدد و حضور تفکرات نیرومند غیربومی تأثیرات عمده خویش را در مفهوم میدان نیز گذاشتند، مسجد، مدرسه، کاخ حکومتی و بازار که عناصر اصلی مکتب اصفهان بود جایش را به عمارت تلگراف خانه، پست خانه، بانک و نظمیه داد. هر میدان نماد و عملکرد خاص برجسته می ساخت، میدان توپخانه نمایانگر تجدد شهر ایرانی را برای اروپاییان و بیگانگان بود و به عنوان نماد و دریچه دولت قاجار به سوی جهان تلقی می شد، میدان ارگ میدانی تشریفاتی، سبزه میدان هویت تاریخی شهرها ایرانی را به نمایش می گذاشت و نماد سیاسی اجتماعی داشت، میدان مشق عملکرد نظامی را اتخاذ کرده بود. سبک تهران نقش بارز در تحول تاریخی شار به شهر دارد، سبکی که در آن یک نوع آمیخته گی و تلفیق از تمدن شرقی و غربی به نظر می رسد و در این امتزاج هنوز تفوق با شرق است.
ساخت و سازمان شهر و تحول آن در دولت پهلوی(1979- 1925)
دگرگونی مجدد در مفهوم دولت، دگرگونی در مفهوم شهر، قلب ماهیت
دولت پهلوی برپایه یک سازمان دیوان سالار و نیروی نظامی مستقل از تقسیم بندیهای اجتماعی عشیره کهن ایجاد شده بود و تکیه چندان برسازمان قومی نداشت، این دولت از طریق سازمان های دیوان سالار توانست که استیلای خویش بر سه جامعه ایلی، روستایی و شهری بگستراند. این دولت همواره درصدد تجدد و نوگرایی برآمد اما در پشت این تجدد خواهی ها، قدرت خود کامه مبتنی بر مالکیت انحصاری دولت و تمرکز قدرت اقتصادی، اداری و نظامی مستور بود. این دولت موفق گردید تا مفهوم کهن دولت قانون گذار و مجری را در قالبی متفاوت تحقق دهد. بی اعتنایی به نقش قانون و سیاست_ اعم از منصفانه و یا غیر منصفانه، سنتی یا عقلانی_ خصیصه بارز این دولت است. بنابراین جامعه ای را که تحت استیلایی این دولت قرار دارد، می توان جامعه ماقبل حقوقی(ماقبل قانونی) و ماقبل سیاسی قلمداد کرد، به همین علت است که دولت در ورای ملت قرار می گیرد، عاملی که به عنوان مهمترین عنصر و قوی ترین مانع بر سر راه انباشت سرمایه مالی و کالبدی، در صنعت و کشاورزی بروز می کند. فروپاشی سازمان تولیدی کشور با انقطاع صوری سه جامعه ایلی، روستایی و شهری و هجوم سرمایه و کالای خارجی از سوئی و ورود سرمایه نفتی به عنوان مَمَرّ اصلی در آمد دولت از دیگر سوی، به دولت اهمیتی می بخشند که تاکنون در آن زمان در تاریخ کشور سابقه نداشت بدین طریق دولت قانون گذار جایش را به دولت روزی بخش واگذار کرد.
دولت پهلوی بدون در نظر داشت فرایند تاریخی کشورهای سرمایه داری و صنعتی تداوم تاریخی و استحاله جامعه ماقبل سرمایه داری به جامعه سرمایه داری، بی توجه به مقدمات لازم برای فراهم کردن تقسیم اجتماعی و... می خواهد قالب ها و صورت شهرهای ایرانی را تغییر دهد این دولت با تاکید بر تجدد طلبی تمرکز به دگردیسی صوری داشت که منبعث از تفکر توسعه برون زا بود تا تمرکز به توسعه درون زا و دگرگونی محتوایی. اعلان سیاست های دروازه باز از سوی دولت پهلوی دوم در سال 1336، اعلان ضمانت سرمایه گذاری خارجی و... در تسریع فروپاشی نظام تولید کهن یاری رسانده و زمینه را برتجزیه مقدماتی سازه های روستایی فراهم می نماید، از جانب دیگر درین زمان با دگرگون شدن تقسیم اجتماعی کار در مقیاس جهانی و وابستگی ایران به جهان سرمایه داری، مقدمات گذار از اقتصاد کارگاهی به اقتصاد کارخانه ای نیز مهیا می شود، اما این گذار نه از تحول درونی بلکه از طریق عوامل بیرونی به انجام می رسد و به همین جهت است که بخش صنعت به عنوان دومین بخش اقتصادی هرگز نمی تواند نقش تعیین کننده ای در تولید و اقتصاد کشور بازی نماید و باعث رونق مهاجرت از روستا به شهرها می گردد. دگرگونی ناشی از عوامل بیرونی پیامد دیگری را نیز از خود بجا گذاشت که این مبدل کردن جامعه ایران از تولید کننده به مصرف کننده می باشد. درین زمان سبک زندگی غیربومی، الگوهای رفتاری بیگانه، مصرف کالاهای خارجی و... به شدت از جانب رژیم شاه تبلیغ می شد و علاوه بر آن پیدایش دلارهای نفتی در سالهای 1350 ه.ش ناشی از افزایش قیمت نفت، بیش از پیش جامعه را به سوی مصرف سوق داده می شود و درآمد حاصله از نفت به جای ایجاد تأسیسات و تجهیزات زیرساختی مناسب برای توسعه درون زا، در جهت نیازهای توسعه بیرون زا به کارگرفته می شود. بخش خدمات_ به عنوان سومین بخش اقتصادی_ بی هیچ ارتباطی با دوبخش تولیدی بزرگ و بزرگتر می گردد و باعث گردش سوداگرانه سرمایه و پول می شود.
دولت پهلوی در یک انقطاع تاریخی به سر می برد و هر آنچه به عنوان هویت جدید مطرح می شد ریشه در فراسوی هویت ایرانی یعنی ریشه در جامعه اروپایی داشت و شهر دیگر تبلور ارزشها و هویت ایرانی را دور افکنده بود. سناریوهای عجیب و غریب در دوران پهلوی ظهور کرد که سرشار از دوگانه گی ها و تناقضات بودند؛ مانند دوگانگی فرهنگی ایرانی و فرهنگی غربی، دوگانگی تداوم تاریخی و انقطاع تاریخی، دوگانه ها عینیت و ذهنیت، دوگانگی خود اتکایی و وابستگی، دوگانگی دولت و ملت. درین فراشد شهر وابسته نیز ظهور می یابد که این« شهر وابسته» به سرعت به«شهر تقلید»،« شهر_فریب»، «شهر_نیرنگ» و «شهر_سراب» تبدیل می گردد، درین جا دیگر مفهوم درون زا رنگ می بازد و به صورت کور کورانه از سبک غربی تقلید می نمایند بدون اینکه شرایط گذار به مدرنیسم و نوگرایی را در نظر بگیرند. خلاصه اینکه در الگوی تهران دولت پهلوی نه تنها شهر مفهوم شار کهن را از دست می دهند بلکه مفهوم مدرن و اروپایی اش نیز دگرگون می گردد و شهر به یک موجود ناآشنا، مبهم و بی معنا تبدیل می گردد که تنها و تنها از منطق سوداگرانه گردش سرمایه و کالا تبعیت می کند و درپاسخ به این حرکت جواب تاریخی خویش را عرضه می دارد.
[1] . حبیبی، محسن.(1392). از شار تا شهر: تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
+ نوشته شده در شنبه دهم اسفند ۱۳۹۸ ساعت 1:41 توسط رضافرزاد
|